کلبه ای خواهم ساخت .
در دیاری که در آن ، ردّی از آدم ها نیست .
هیچکس آنجا نیست .
دور خواهم شد از این شهر ، از این حصر ، از اجبار ، جنون .
میله های قفسِ عادت را ؛
به درَک خواهم داد ،

و به خورشید ، سلام . 
و رها خواهم شد ،
و رها خواهم زیست .
بوف ها ، در دلِ شب همدمِ تنهاییِ من
ماه ، امّیدِ شب و
رود ، لالاییِ من .
خاکِ اطراف من از ریشه ی گل ها لبریز ،

بیشه ام غرق در آرامش اعجاب انگیز .
آسمان ها آبی .
شاپرک ها خندان .
و زمین ، سبز و دلم بی خبر از بیتابی .
دل به دریا که زدم ، خواهم رفت 
کلبه ای خواهم ساخت .
و خودم را به تماشای سکوت 
و به آغوشِ خدا خواهم داد .

#نرگس_صرافیان_طوفان‌


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

aszkhabar youmovies Anthony صندوقچه اي از اطلاعات هارمونی کویر farhadva Christina موسسه علمی آموزشی رادیکال Renee کسب درآمد با پیش بینی فوتبال پنجره رو به نسیم