عزیزِ خوب من !
تو هرگز دیر مکن !
حوادث اما اگر دیر کردند ، چارهای نیست .
صبور باش !
یارا . نمیشود عمری نشست و حسرت خورد
که :
«ای کاش این واقعه زودتر اتفاق افتاده بود و آن حادثه ، قدری پیش از آن .
و آن یار که میطلبیدم ، زودتر به دیدارم میآمد و این مال ، که حال به من تعلق گرفته است ، پارسال میگرفت .»
نمیشود یارا .
این ها که حسرت خوردنیست ابلهانه و باطل ، حق آدمیان کمعقل است .
باید دوید ، رسید ، حادثهای دیر را در آغوش کشید و گفت :
دیر آمدی ای نگار سرمست ، زودت ندهیم دامن از دست .
#نادر_ابراهیمی
بر جادههای آبی سرخ
درباره این سایت